شهرام رفیع زاده

     مجسمه

 

نیامده ای که شروع کنم

می دانم

نیامده ای که نازم کنی

یا حتی

دست بدهم با تو

نمی خواهم دوباره

شروع کنم؟!

 

دوست داشتن اشیا راحت است

دوست داشتن آدم ها سخت

ببین چه راحت

این سیگار لای انگشت هام

روی لب هام

ببین چه راحت

این کتاب توی دست هام

روی سینه ام

جا می گیرد

تو چرا هیچ وقت توی دست هام

نیستی

تو چرا هیچ وقت

نیامده

شروع کرده ام

 

بلند شو

بلند شو برویم توی این خیابان

توی آن پارک

بپرسیم

مگر چه اشکال دارد

دست های تورا بگیرم؟...

 

توی این اتاق

سرم را

میان دستانم گرفته ام

دلم را

توی همان راه پله ها

و بعد یک عمر

عین مجسمه ها

توی این بالکن

من و انتظار

ماشین ها را شمرده ایم

 

نیامده ای

عادت کرده ام

نمی آیی

عادت می کنم

 

توی این موزه یک روز

انگشت هام را دزدیدند

یک روز سرم را

حالا توریست ها

هر چه عکس می گیرند با من

نمی خواهم دوباره شروع کنم

ولی

یک بالکن چاپ می شود

که تو

با یک دل توی دست هات

آنجا ایستاده ای

و نمی دانی چکار کنی

 

هیچ وقت عوض نشدی

هیچ وقت عوض نمی شوی

تا دلت بخواهد

عوضش

سنگ

ستاره

کلاغ،که توی آسمان بال بال

ماهی،که توی رودخانه پرپر

زده ام سر به دار و دیوار

 

دوست داشتن آدم ها سخت است

ببین چه راحت

نیامده ای که شروع کنم

توریست ها نازم می کنند



نظرات شما عزیزان:

KIMIA
ساعت1:29---25 شهريور 1392
khili ghashang bo0d rasti in ahanage na ? vase dafeye 100 do0m kash linkesho bezari ! rasi ye chize dge chera hamishe man bayad aval s bedam ????
پاسخ:in bar k man dadam duruq goo!!!???na in ahang nist,ya hade aghal man k nashnidam...


negin
ساعت19:00---14 شهريور 1392
.......................................................

با یک دل توی دستهات

آنجا ایستاده ای

و نمیدانی چکار کنی...

و...

و...

آه...دوباره رسیدم به این: آه...
پاسخ:واقعا گاهی نمی دونم باهاش چیکار کنم...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 14 شهريور 1392 | 15:29 | نویسنده : roshanak |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.